عکسهای 16 ماهگی
یه روز رفته بودیم پیاده روی برگشتنی دیگه سوار کالسکه نشدی و کنار من قدم میزدی یهو دم یه پلاستیک فروشی اینو دیدی رفتی نشستی روش.منم برات خریدم.خیلی دوسش داری..
.اینجا تازه از خواب پاشدی ... قربون اون ژست گرفتنت برم من....صبح تا چشم وا میکنی میری میشینی روش..
راستی چرخ کالسکه ات شکسته..و من نمیتونم برم پیاده روی ..البته چون آتلیه پیروزی دیگه خیلی کار نداریم اونجا نمیشه پیاده رفت...اگه بخوام هم برم آتلیه بالا که باید با ماشین برم.
فعلا...برم یه چیزی بیارم ببینم میخوری یانه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی