نخودچینخودچی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

دخی کیوت💗💗(نخودچی من)

یک ارمی و عاشق بی تی اس✨💜:))

آلرژی

1394/7/6 16:37
نویسنده : اری✨💜
424 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممم.بوس

عشق کوچیک من..دور سرت بگردم که انقد جدیدا نمکدون تر شدی...همش میخوام بخورمت.محبت

مامانو بخش که انقد وقت کم داره و نمیتونه برات زیاد بنویسه.خطاگریه

از اول مرداد دچار رینیت آلرژی تنفسی شدی...الهی بمیرم برات. واقعا شرایط سختی رو گذروندی ..البته الان هم هنوز داری ولی شدتتش کمتر شده..یه روزایی هم خیلی وخیم میشه.

یه ماهه اول که هیچ دکتری تشخیص نداد و مدلای مختلف اتنی بیوتیک خوردی.

اولش پیش دکترای خودت بردمت سه بار.... با کلی داروی خوردنی و اسنتشاقی  و بی نتیجه.

انقد سرفه هات شدید و زیاد بود که نفست میرفت واقعا بدنم میلرزید.هربار که بهتر میشدی خداروشکر میکردم.

بعد بردمت پیش دکتر منصوری فوق تخصص آسم و آلرژی اطفال...چه روز بدی بود...از یه بچه رو قبل شما تست آلرژی میگرفتن وخیلی بدجور گریه میکرد من و شما هم پا به پاش اشک ریختیم  و شما تا توی مطب هم همچنان گریه کردی و با گریه معاینه شدی...البته پیش دکترای خودت فیروزبخت و صفایی هم که میربمت همیجوری میکنی ولی اونجا خیلی شدیدتر بود.

خلاصه ایشون نظرشون دو مورد بود هم تشخیض آلرژی تنفسی دادن هم سینوزیت مزمن..

و کلی داروهای قوی  خوردنی و استنشاقی دوباره...

که ده تا داروخانه  باباییت رفت نداشتند آخرسر زنگ زد عموعرفان  شانسمون اونشب شیفت داروخانمه بوعلی بود و داروها رو داشتند...دوتا از داروها رو سرچ کردم زیر پنج سال ممنوع بود..ندادمت بهت ..کورتون بودند...قبلا مدلای دیگه کورتون رو خورده بودی اگه قرار بود خوب بشی.دو مدل آنتی بیوتیک باهم و اسپری و زادیتن رو شروع کردم.

خداروشکر سرفه هات کم کم بهتر شد ولی آبریزش یکسره داری بخصصوص شبا ...اصلا نمیزاره بخوابی ..همش گریه میکنی و میگی مامان بینیم اومد...گلوم درد میکنه...من نمیدونم این همه آب از کجا میاد آخه...

آهان دکتر منصوری کلیه لبنیات و پروتیین و مواد صنعتی رو برات ممنون کرده و یه مولتی و کلسیم هم برات داده.

بعد به پیشنهاد مامان فاطی بردمت دکتر یوسف زاده که یه دکتر قدیمی و با تجربه است...ایشون نظر دادن که آنتی بیوتیک قطع بشه و فقط زادیتن و قطع مواد کارخانه ای و نگه دارنده.

بعد یه متخصص ریه رفتیم .خداروشکر مشکل ریه نداشتی.

الان یه آزمایش خون هم داری جرات نمیکنم ببرمت.

در حال حاضر بعد  مشورت خاله الی با دکترای بیمارستان ساسان  برات مسیح داشوری وقت گرفتم..   

عمو عرفان هم گفت مرکز طبی ببرمت..

خدا کنه خوب بشی...خیلی آبریزش بده  ..من خودم تحمل دو روزشو ندارم..الان دو ماه و نیمه شما درگیرشی....شبا همش باید کنارت باشم بالشت بزرگ میزارم زیر سرت.بخور یکسره روشنه...هر نیم ساعت با تنگی نفس و گریه بیدار میشی...

اوضاع خوبی نیست ..یه هفته سرکار نرفتم و موندیم باهم خونه .گفتم شاید ماله آلودگی هوا یا وسایل عکاسی باشه...تو عکاسی یه حیاط سنتی داریم گفتم شایدم ماله اون باشه...

نمیدونم ماله چیه ولی هر چی هست توروخدا خوب بشووووووووووووو..

خواهش میکنم مامان.خستهگریهسوالغمگینبی حوصله

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)