نخودچینخودچی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

دخی کیوت💗💗(نخودچی من)

یک ارمی و عاشق بی تی اس✨💜:))

زردی دخملی

1392/4/19 16:40
نویسنده : اری✨💜
303 بازدید
اشتراک گذاری

پرنسس من از روز سوم یه کمی زرد شد و من هی گفتم زرده و همه گفتن نیست.باباییت هم نگران بود ولی بزرگترا میگفتن مشکلی نیست.

و بالاخره روز چهرم زدمت زیر بغلمو بردمت دکتر و آزمایش .بله زردی داشتی ولی خفیف 12.5 بود دکترت بهت بیلی ناستر داد و گفت ترنجبینم بهش بدین تا بی آب نمونه آخه شیرمم کم بود.

الهی مامانت بمیره که انقد موقع خون گرفتن اشک ریختی و ضعف کردی .تازه من گشتم یه آزمایشگاه پیدا کنم که از سر انگشتت خون بگیرن نه از رگت.ولی بازم خیلی اذیت شدی .دفعه اول رو با عمه ام رفتم و کلی هم خودم اشک ریختم.دو روز بعد با بابا رفتیم و تا دیدم اشک تو چشم بابات جمع شد خودمو جمع و جو کردم گفتم گریه نداره واسه سلامتیش لازمه .خداروشکر کن که زود فهمیدیم ولی بغض داشت خفم میکرد.

خداروشکر که شده بود 10.5.پیش دوتا دکترم بردم نشون دادم و گفتن بازم دارو رو ادامه بدم تا سه روز دیگه.و بازم خداروشکر میکنم که روز به روز از زردیت کم شد. 

اینم عکسهایی که توش زرد بودی:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)