آنچه گذشت..........
از اتفاقهای مهمی که تو دیماه افتاد:
نینیه عمه مریم پسره و اسمش شد رادین.
مامانه رادین.....
خاله مرجان هم بارداره و منتظره ملیناست.البته دلش میخوادا هنوز معلوم نیست. ولی من براش دعا کردم توهم خیلی دعا کن.
برای خاله لیلات خواستگار میخواست بیاد که قبول نکردددددددددد.نمیذاره ما یه شیرینی بخوریم که
مامان جون خاله خیلی حق گردن من و تو داره براش دعا کن که هم خوشبخت بشه و هم همیشه تو زندگیش موفق باشه.
نینیه خاله الهه سقط شد .دعا کن براش مامانی خدا زودی یه دخمل خوشگل تو دلش بذاره .آخه اونم الان دلش دختر میخواد.
ماهانم طفلی خیلی واسه آبجیش ناراحتهههههههه
همین الان با گریه بیدار شدی آرومت کردم بهت شیر دادم دوباره برگشتم سر وبلاگ.ولی دیگه یادم رف چی میخواستم بنویسم.قربونت برم مامانی.
برای نینیه عمه مریم و خاله مرجان خیلی دعا کن.
بوووووووووووس به لبهای قند عسلت.