86 سانتی خانه ما و مهرماه95
86سانتی خانه ما این روزها 11 کیلو با لباس و پوشک و کفش شده..
در حال تمرین بی پوشکی است..از هر 4بار بی پوشکی یکبار خودش را خیس میکند... واین کاملا طبیعی است.
علاقه اش به نقاشی بیشتر شده و هر روز با آبرنگ نقاشی میکشد...خطوط صاف را با مداد رنگی زودتر از بقیه شروع کرد و بعد دایره و خطوطی نامفهموم
خورشید را قشنگ با اشعه هاش نقاشی میکند.
و همیشه دوست دارد هنگام نقاشی کنارش باشم و من هم در ورقی دیگر نقاشی کنم.
چندبار نقاشی کشید و گفت مامان فصله پاییز کشیدم..اشنگهههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از رنگهای گرم بیشتر استفاده میکند و تقریبا 12 رنگ را میشناسد و به صورتی و سورمه ای و طوسی علاقه زیادی نشان میدهد..
و مدام میگوید صورتی خیلی قشنگه دخترونست.
اعداد را تا ده کامل و تا بیست یکی در میون تقریبا بلد است.....یک دو سه چابار پنج شیش هف هش نو ده یازه دوازه سیزده چابارده پونزه شونزه هیفده پونزه بیس .....
همش 86 سانت قد و بالا دارد ولی قدرت تخریبی به اندازه یک بولدوزر دارد..به یک چشم برهم زدن خانه کن فیکون میشود...
هنوز به کشوها و کابینتها علاقه زیادی دارد ..اینکار را از 6 ماهگی انجام میداد و هنوز هم دنبال میکند...
کشو قاشق چنگالها را گذاشتم بالاتر ...بازم بزور و زیر پایی همه را برمیدارد و پخش زمین میکند..
......
پی نوشت:
دوم مهر سالگرد عقدمون بود ..با کمک دخترک بهاریم یک کیک قهوه و یک دسر و شام مرغ قرمز خوشمزه غذای مورد علاقه آقای خونه رو درست کردیم... و کلی هم کیف کردیم.