تولد کفشدوزکی سه سالگی نخودچی

سلام سلام              همه چیم سلام.             زندگیم سلام.

ببخش که انقد دیر عکسهای تولدتو میذارم.

جونم برای دختر گلم بگه که دوتا تولد برات گرفتیم یکی با خانواده بابایی خونه بابا رضا که مفصل بودیم ولی مهمونا خودمونی بودن....یکی هم خونه ماجون که یه تولد کوچولو موچولوی 7 نفره بود.....

کلی ذوق کردی واسه هردوش....ولی خونه بابا رضا چون آرش و فرناز هم بودن بیشتر شیطونی کردین....

بریم واسه عکسا..خدا کنه  آپلود نینی وبلاگ بازی در نیاره 

این کارت دعوت خانوم گل....از اولش بگم همه طراحی ها و خوراکیا و کیک تولد ..عکسهای  آتلیه تولد کار مامانه خوشگلته هاکه همرو با عشق انجام دادم 

بقیه عکسها در ادامه مطالب:

دفتر یادگاری  

آرش پسرعموجان

و پایین فرناز دختر عمه جان

ایشونم پارسا پسرعموجان

 هدیه تولد سه سالگی خانم طلا توسط مامانی و بابایی...بدرخواست خودشون

تا یادم نرفته بگم تقریبا از دوسالگی خودتون صاحب نظر بودید در مورد لباسها و اسباب بازی و صد البته کتاب...عاشق کتاب و قصه و شعر و نقاشی هستی...سه ماه کلاس نقاشی بردمت بعدش مریض شدی نرفتیم و پشت گوش افتاد....4ماه هم باله رفتی هر دو کلاس رو خودت دوست داشتی...شهره جون مربی باله  چندبار بهت تذکر داداه بود که تو کلاس با زهرا خواهر رزا در گوشی حرف نزنین.. واسه همین از کلاس باله بدت اومد و دیگه نرفتی....ولی نقاشی رو اصرار داری بری من نمیتونم فعلا ببرمت..شرمنده..یه نقاشای قشنگی میکشی  در حد بچه های 7و 8 ساله....

حالا بریم....ادامه تولد

بریم خوشمزه های تولد:

تهیه شده توسط مامانی و آرنیکا گلی

کاپ کیک و پاپ کیک و کیک کفشدورکی روی میز تولد....همرو باهم درست کردیم...

رولت هویج  و بیسکوییت که واسه قرمز شدن هویج ها رنگ خوراکی زدم......خیلی خوشمزه بود و درست کردنش کم دردسر

سالاد الویه کفشدوزکی 

پاپ کیکای خوشمزه

کمکهای دخملی واسه درست کردن خوشمزه ها:

بقیه عکسهای کمک اپلود نمیشهههههه

عاشق اینی که عمو عرفان بورعکست کنه..یعنی برعکست کنه و سرته بگیرتت.....اینا بعد بورعکس شدنتههه

گیفت مهمونا...کار مامانی:

عکسهای مهونام خیلی قشنگ شده بود که نمیشد اینجا بزارم....عکسهای تولد خونه ماجون  رو پست بعدی وعکسهای آتلیه رو هم تو پست بعدیش برات میذارم

و

خوشمزه های ناهار:

جوجه کباب که زحمتشو بابا رضا کشید....زحمت برن رو مامان فاطی..

سالاد ابتکاری کلم..الویه کفشدوزمی..دسر بیسکوییت قرمز...کشک بادمجون لقمه ای....رولت ژامبون...

کاپ کیک و کیک فشدوزکی و پاپ کیک من و فندق  و خاله لیلا درست کردیم

و پاپ کورن  رو آرش و آرنیکا و فرناز با کلی درگیری

و در آخر تشکر ویژه از بابا امیر واسه خریدها و حمل و نقل...

خاله لیلا که تو همه مراحل تهیه همراهمون بود...

 و عمه مریم که تزیینات خونه بابا رضا رو بعهده داشت..

راستی چند روز بعد تولدت متوجه شدیم عمه مریم داره نینی دار میشه

باهم برای عمه دعا کردیم که نینیش بهمن ماه صحیح و سلامت و تپلی بدنیا بیاد

الان چندماه از اون روز میگذره و میدونیم نینی دخمل طلاست و اسمش بارانا....ولی اسم انتخابی شما براشون سلین خانومهه  و میگی سلین خواهریه منهههه..امروزم کلی گریه کردی که باید بیاد خونه ما و پیش ما زندگی کنه و عمه مریم زنداییش بشه.واقعا نمیدونستم چطوری آرومت کنم