خواب فرشته
فرشته کوچیک مامان!
آسوده بخواب.
امشب یهویی یاد یه شعری افتادم که مامانم بچگیام برام میخوند.
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده
تو رختخواب مخمل آبیش خوابیده
یه روز مامان رفته بازار اونو خریده
قشنگتر از عروسکم هیچکس ندیده
عروسک من چشماتو وا کن
وقتی که شب شد اونوقت لالا کن.....
اشک تو چشام جمع شده ...
الان 12 مهرههههههههه
توی یه روز از این روزای قشنگ پاییز پارسال (4مهر) بود که فهمیدم فرشته کوچولوی من قراره زمینی بشه
چقدر زود گذشت.....
دلم برای روزهاییکه تو آرام در من خوابیده بودی تنگ شده.....
و حالا من مادر توام.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی