هفته20
بقیه عکسها در ادامه مطالب:
رویدادهای این هفته:
16 مهر عمه هام و دخترعمه هام اینجا بودن.(پاگشایی آرتین بود)عزیزم آرتین 20 روزه شده. اینم عکس شما و آرتین خان:
آرتین خان تکواندو کار میشود:
نمایی دیگر از آرتین عسلی:
.........................................................
شب 18 مهر افتتاحیه رستوران بود و تولد مامانیت.
بابا این چن وقته همش درگیره کارهای بالا بود و شبا دیر وقت و خسته میومد .اصلا فک نمیکردم تولدم یادش باشه زنگ زدم گفتم کی میای ؟گفت امشب زود میخوام بیام و همون موقع هم راه افتاد .نیم ساعت بعدشم خونه بود و منو با یه نیم ست به شکل گل ارکیده سورپرایز کرد.
کلی کیف کردم.دست بابایی درد نکنه.(واسه همینه که من عاشقشم)
خلاصه شب بعدشم ما رفتیم رستوران با عمه فخری و عمه جونیه خودت و عمو عرفان و مامان فاطی و مامان و بابای خودم و خاله لیلا و حسین.
اینم عکس کادوهایی که برای باباییت خریدیم:
عکسا دوباره پاک شدهههههههههه رمم ویروس گرفته و درست نمیشهههههههههههیه رم دیگه باید بگیرم
ولی عکسایی که از شما اونجا گرفتم هست:
الان حال ندارم بعدا میزارم برات...........
...................
اینجا بغل من هستی:
بغل بابابزرگ:
اینام قبل رفتن تو خونه است:
قربون خندت بره مامان که وقتی میخندی عین گل میشکفی.
اگه گفتی تو مشتم چیههههه؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی شما اونروز برای بابا یه گل رز نباتی کادو گرفته بودی و روشم خوشمل نوشته بودی...حیف عکسش پاک شد .به باباییت میگم بیاره عکس خشک شدشو بزارم برات.من یه قاب و ان یکاد بزرگ عمع مریم کله چوبی اسب بابام اینا سبد گل و عمه فخری شیرینی .همه زحمت کشیده بودن .دستشون درد نکنه.
این عکسم شب بعدش خونه مامان زهره انداختیم اونام برام تولد گرفته بودن.
راستی تا یادم نرفته عمه فخری و مامان فاطی وخاله لیلا و عمه جونیت و حسین اومدن خونمون واسه تولدم و زحمت کشیدن
مامان زهره و زنعمو هم دستشون درد نکنه.