نخودچینخودچی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

دخی کیوت💗💗(نخودچی من)

یک ارمی و عاشق بی تی اس✨💜:))

نمایشگاه مادر و کودک و اولین شانس زندگیت

با دوستم و پسرش و دایی جون رفتیم نمایشگاه. و شما تو اولین قرعه کشی زندگیت 50 هزار تومن  خرید اینترنتی برنده شدی. .قرعه کشی ماله شرکت کمرو و پنبه ریز بود که مشترکا اونجا تبلیغ میکردن و به سه تا نینی جایزه دادن که یکیش شما بودی.هوراااااااااااااااااااا و اینم جوایز که خیلی سریع برامون فرستادن.دستشون درد نکنه. و شما یه مسواک انگشتی بدست گرفتی  و چند روزی همش تو این جعبه زندگی میکردی. چندتا غرفه هم عکس رایگان میگرفتن و همونجا پرینت میکردن و میدادن.من و شما هم یه عکس دونفری گرفتیم  بابات کلی بهمون خندید..گفت آدم خودش آتلیه داشته باشه بازم سیرمونی نداره ...
26 مهر 1393

عکسهای این چند وقته

    دخترم عاشق خیارهههههههههههههه هر چی میوه رو میز باشه میریزه تا یه خیار پیدا کنه رستوران آبشار قبل از اینکه بابا واگذار کنه...البته هنوزم بیشتر جمعه ها میریم چون ماله دوسته بابایی شدی.   ...
26 مهر 1393

12 تاییها

آرنیکا داره 12 دندون و یکماهه که این پروژه متوقف شده دلم برای دهن بیدندونت تنگ شده ...
21 مهر 1393

دوماه نیومدممممممممم

سلام.سلام. کلی کار دارم و شما هم الاناست که از خواب بیدار بشی و اجازه ندی بشینم پای کامپیوتر. این چند وقته کلی مهمونی  و جاهای دیدنی رفتیم  و کلی اتفاق خوب افتاده خلاصه همشو تا جایی که خودت اجازه بدی میگم انشالله عکسارم آخر شب که خوابیدی میذارم. نمیدونم گفتم برات اونسری یا نه.اومدیم خونه جدید.و شما اتاق دار شدی و کلی خوشحالی از این موضوع. یه وقتایی مثل دختر خانوما میری تو اتاقتو درو میبندی و من غش میکنم از خنده ولی زودی برمیگردی و دالی بازی میکنی .الان یه ماهه جاتو جدا کردم البته هنوزم گاهی شبا پیشت میخوابم.دو هفته پایین تختت خوابیدم.الانم تا صبح حداقل ده بار بیدار میشی و من هی در راه رفت و آمد و خوردن به در و دیوارم و...
21 مهر 1393

عکسهای 14 ماهگیت

عاشق این ژستتممممممممممم تو عکس اولی این پیرهنتم خیلی بهت میاد....ماشاالله بعداز ظهرها باهم میریم پیاده روی و شما حسابی تو پارک خوش میگذرونی..سرسره بازی رو دوست داری ولی از تاب میترسی..البته سرسره هم از پله بالا نمیری از خود سرسره میری بالا وچون من هی میترسم ازش عکس ندارم باید مواظبت باشم...ولی بالاخره یه روزی از این مدلتم عکس میگیرم. ...اینجا دوتا سی دی هم برات خریدم به اسم با نی نی   تنها سی دی هست که نگاه میکنی نه کارتون و نه هیچ برنامه تی وی رو نمیبینی راستی واسه مامان یه کف مرتب بزن بالاخره ده کیلو کم کردم  و خیلی خوشحالم. با رژیم شیردهی و پیاده روی.. البته هنوز به وزن قبل بارداریم برنگشتم ولی دعا کن زودت...
25 مرداد 1393

14 ماهگی

روز به روز داری شیرین تر میشی  و کلی کلمه و کار جدید یاد گرفتی. هرچیزی رو که بهت بگم واسم بیار میری میاری و وقتی تشکر میکنم یه عالمه ذوق میکنی. من میگم ممنونم شما هم بلافاصله  سرتو کج میکنی و میگی مم یعنی ممنون. من و باباییت ازت میپرسیم عشق من کیه ؟نفس من کیه؟ خیلی خوشگل دستتو میزاری روسینت و با م کشیده میگی: ممممممممممن با آسانسور که بالا پایین میریم شما دکمه ها رو میزنی و یاد گرفتی که ما طبقه سومیم و تندی دکمه سه رو فشار میدی میای کمکم سبزی خرد میکنی ....شام درست میکنی....البته بیشتر بریز و بپاش میکنی  خیلی این روزا وابسته تر شدی  و همش به من میچسبی . یکسره میگی ماما ماما . اگه اغراق نکنم یه...
25 مرداد 1393

بالاخره راه افتادیییییییییییی و ...

سلام گل قشنگم  چطور مطوری عشق مامانی.؟ دو ماه و نیم بود که راه میرفتی ولی نه درست و حسابی. یه وقتایی 25 قدم هم میرفتی ولی کامل نبود و شاید چون خونمون کوچیک  بود و پر از وسایل هی میخوردی به این ور و اون ور..شب عیدفطر 6 مرداد رفتیم پارک .اونجا واسه اولین بار تو فضای باز گذاشتم راه بری. قربون راه رفتنت برم من ...دیگه کلا راه افتادی و بدو بدو میکردی و کلی ذوق. خیلی بامزه راه میری من عاشق خودتو راه رفتنت ...
25 مرداد 1393

آلبوم دیجیتال

اینم هدیه عید منو باباییت بود بهمراه یه تقویم چهار فصل. خودم با عشق و سردرد همه کاراشو از گرفتن عکس تا طراحی و رتوش انجام دادمممممممممم     بیشتر عکسها برای 8 ماهگیته.دو برگ آلبوم واسه یک ماهگیت.یک برگ هم از تمامی ماهها برات درست کردم.   بقیه عکسها در ادامه مطالب: ...
11 تير 1393

سفر سرعین

تو خردادماه یه سفر به چنتا منطقه تو شمال کشور رفتیم. رامسر .لاهیجان.و سرعین. بقیه عکسامم ببینین لوفن ...
11 تير 1393

آرنیکا گلی یکسال و یک ماه و 17 روز سن دارد

این روزها  ماشالله خیلی شیطون تر شدی . 10تا 15 قدم راه میری و میافتی... الان تقریبا دو ماهه که اینکارو میکنی ولی نمیدونم چرا دوس نداری راه بیافتی. یکسره داری سر و کول منو بالا میری و کوهنوردی میکنی. خیلی کلمات رو قشنگ ادا میکنی. کلا هرچی که بهت میگم میگی نه....سمت یه چیز خطرناک که میری خودت میگی نه نه نه..خیلی بامزه میگی انگشت سبابتم تکون میدی... قربونت بره مامان الهی. بهت میگم بعبعی میگه سریع مگی بع بع ...دنبه داری : نه آبه=آب جیس+جیز مه=ممه دد دد دد...... به به... میگی به غذا ولی لب نمیزنی یا یه وقتای در حد دوسه قاشق چایخوری...  یه روز کامل.. با کلی شکلک و سر و صدای منو و تی وی بابا ....ماما.......
11 تير 1393